بدون عنوان
کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود در اين بهار رحمت و غفران و مغفرت خوشبخت آن کسي ست که بخشيده مي شود دل کندن از خوبیها چقدر سخت است، دل بریدن از دیدار دوستی عزیز که روز ها و شب های مدیدی با او همنفس و مأنوس بودهای، برای همدمی و همدلی باو، در دل شب از خواب ناز پریدهای تا با لحظههای خلوتش همراه و همکلام شوی، اینک این مهمان مغتنم، آهنگ رفتن ساز کرده. پس از یک ماه قرابت و موانست میخواهد ترک یار و دیار کند و باز ما را در تنهایی خویش شناور سازد. رمضان که به سمت روزهای آخر پیش میرود، احساس وداع در دل، شعله میکشد و زبانه&z...
نویسنده :
مامان لیلا و بابا اشکان
1:58